دیکشنری
داستان آبیدیک
ذبح کردن ـ ذبح
zebh, ~ kardan
english
1
Law
::
slaughter,
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
2
Law
::
slaughtered animal
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ذات البین
ذات الثمن
ذات الریه
ذات جرم
ذات عقد
ذات گرا
ذات گرایی
ذات لایزال
ذاتا
ذاتالجنب
ذاتی
ذاتی کردن
ذاتیت
ذبح
ذبح کردن
ذبح کردن ـ ذبح
ذبیح
ذخائر ذخایر
ذخائر استراتژیک نفت
ذخائر دریایی
ذخائر قانونی
ذخائر قطعی
ذخائر گاز
ذخایر
ذخایر احتمالی
ذخایر قطعی
ذخایر مس پورفیری
ذخایر معدنی
ذخیره
ذخیره آبراهه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید